دانشگاه دولتی جهرم

وبلاگ دانشجویان مجتمع آموزش عالی جهرم

دانشگاه دولتی جهرم

وبلاگ دانشجویان مجتمع آموزش عالی جهرم

درد دل دانشجویی ...

سلام خدمت دوستان عزیز دانشجو .
مدتهاست که حرفهایی رو میخواستم با دانشجویان عزیز درمیون بزارم که بدلایلی فرصت نشد تا امروز که این وبلاگ مکانی شد برای بیان چیزی که فکر میکنم ذهن هرکدوم از ماها رو تا حدودی ( کم و زیاد بسته به ارزشی که برای دانشجو بودنمون قائلیم ) درگیر خودش کرده .
همینجا بخاطر طولانی بودن مطلب و گاهی در لفاف سخن گفتن و شفاف نبودن بعضی صحبتها از همگی دوستان عذر میخوام .

میرم سر اصل مطلب .
همگی میدونیم که مدت طولانی از آغاز بکار مجتمع آموزش عالی جهرم نمیگذره . خب این مساله باعث شده که شاید تا حدودی بعضی مسائل و مشکلات رو پیش پای خودمون ببینیم که شاید اگر در جای دیگری بودیم آنچنان با این مساله برخورد نمی کردیم و این موضوع باعث شده که گاهی اوقات دلسرد بشیم نسبت به محیط و شرایطی که تاثیر مستقیم بر روی فضای دانشجویی ما خواهد داشت .
نوپا بودن مرکز و شرایط خاص اون از نظر امکانات محدودیتهایی رو برای دانشجو در ترم قبل فراهم کرد که انشالله با تلاش مسئولین و عنایت خاص نسبت به شرایط خاص و مشکلات فراوان دانشجویان مرکز این مشکلات حل بشه .
اما صحبت من در مورد کمبود امکانات رفاهی و ... نیست که البته اون هم گوشه ای از مشکلات هست که امیدوارم مشکلات زودتر حل بشه .
 صحبت من بیشتر در مورد نوع رفتار دانشجو در برخورد با مشکلات عدیده ای که شاهدش بودیم و وظیفه ای که بعنوان دانشجو داریم و انتظارات ما و همینطور نوع رفتار و برخورد مجتمع با دانشجوهاست .
بدلیل موقعیت خاص مجتمع مسلما از بسیاری جهات محدودیم اما دوستان عزیز من این ما هستیم که باید این دانشگاه رو بسازیم .
هیچ گاه نخواستم شعار بدم و بیزارم از شعار دادن . اما این ما هستیم که متاسفانه بدون داشتن الگو ( هم از لحاظ رفتار و هم باقی مسائل ) فعالیتهای دانشجویی رو برای پویا کردن و زنده نگه داشتن فضای دانشگاهی باید انجام بدیم .
این انتظارات ما هم هست که شرایط اطراف ما و محیط رو رقم خواهد زد . مطمئن باشید اگر حالت سکون به خودمون بگیریم فضایی که مجتمع در اون هست هیچ وقت از این حالت بیرون نمیاد .
مسلما انبار شدن همین افکار و شرایط سخت باعث خیلی از مشکلات دیگر و خصوصا افت روحی شدید دانشجویان خواهد شد .
سطح توقعات ما از خودمون و محیطی که می خواهیم در اون بسر ببریم شرایط و اطراف رو رقم خواهد زد .
حالا هم اگه ما مثل یه خط موازی با شرایط حرکت کنیم همیشه یه خط صاف افقی باقی می مونیم مثل خط ممتد ایستادن نبض .
اگر ما بخوایم به چیزی که شرایط برای ما بوجود میاره قانع باشیم یا دلسرد نسبت به وضعیت خودمون و هیچ تلاشی برای رسیدن به فضای دانشجویی پویا و فعال نکنیم بهتره تصویری که از دانشگاه داریم رو کاملا پاک کنیم و در محیطی شبیه دبیرستان کاملا ساکن بسر ببریم و نباید امید تغییر آنچنانی در وضعیتمون داشته باشیم .
بهرحال این موضوع رو باید بپذیریم که باید از صفر شروع کنیم و بریم بالا و جز این هم راهی نیست. بیاید بجای اینکه در اندیشه تفسیر صفر باقی بمونیم در فکر این باشیم که چگونه شرایط رو به چیزی که مطلوب ما هست و خواسته ماست نزدیک کنیم .
مسلما اگر انتظار بهتر شدن شرایط رو داشته باشیم به خواسته هایمان میرسیم . پس بیایید دانشجو باشیم و مثل یک دانشجو رفتار کنیم .
همونطور که گفتم متاسفانه ما الگویی نداریم و خود الگوی دانشجویان ترم های آینده هستیم .دانشگاه هم نمونه کوچکی از جامعه ای است که فردا پذیرای ما خواهد بود . مسلما به نقطه ای از بلوغ شخصیتی رسیده ایم و می توانیم در کنار یکدیگر در محیطی سالم رفتار درست و صحیحی داشته باشیم . این موضوع رو از این نظر عرض میکنم که بطور مثال چیزی که در ترم قبل شاهدش بودیم اینکه بجای درست کردن بستر مناسب برای رسیدن به الگوی رفتاری مناسب بین دانشجویان , متاسفانه سعی بر این شد که حد و مرزهای جنسیتی خارج از چارچوب دانشجویی یک دانشجو در این سن تعیین بشه .

حد و مرزهایی در حد رفتار با یک دبیرستانی !!!!
بعنوان یک دانشجو واقعا دیدن و شنیدن چنین کوته بینی ها و عدم مشاهده دید درست و واقعی و احساس بی اعتمادی نسبت به دانشجو از سوی دانشگاه , برام غیرقابل پذیرش هست  .
.ما دانشجو هستیم و هرکدام قابل احترام  .
امیدوارم این مساله هم از سوی دانشگاه پذیرفته بشه و هم از سوی خود دانشجویان و هر دو دید گسترده تر و واقع بینانه تری نسبت به این موضوع داشته باشند.
 پس بیایید به یک ذهنیت مناسب در قبال همدیگر و در قبال دانشگاه و مسائل و مشکلاتش برسیم .
شاید یک اتحاد فکری ...
اتحاد فکری که باعث بشه دانشجو برای دانشجو بودنش ارزش قائل باشه و اگر از سکون ناراضی است از سکون دست بردارد برای صعود و تغییر شرایط.
اتحاد فکری برای اینکه هم دانشجو کمی جدی تر به این مساله نگاه کنه و هم اینکه انتظار یک نگاه جدی از سوی دانشگاه در مورد مسائل دانشجویی رو داشته باشه .
مسلما مهمترین خواسته دانشجویان از دانشگاه برخورد مناسب هم از نظر رفتار و هم جدی نگاه کردن نسبت به اینکه " من یک دانشجو هستم " و درک روشن تر از مسائل و مشکلات ماست .
خواسته ای که امیدوارم در ترم بعد بیشتر تحقق پیدا کنه و رنگ و بوی واقعی تری بخودش بگیره . چیزی در خور شان دانشگاه و دانشجو .
بیایید باور کنیم که این ما هستیم که شرایط خودمون رو رقم میزنیم . ما هستیم که دانشگاه رو میسازیم . بیایید برای بیرون آمدن از این سکونی که باعث شده خیلی اوقات احساس دلسردی کنیم نسبت به محیط , تلاش کنیم و فعالیتهای دانشجویی رو برای هرچه فعال تر کردن و پویا کردن فضای دانشجویی گسترش بدیم .
انشاالله که مسئولین دانشگاه نیز عنایت بیشتری نسبت به حل مسائل و مشکلات دانشجویان داشته باشند .
امیدوارم که در ترم آینده این موضوعات ملموس تر و واقعی تر باشد .

خوشحال میشم نظرات دوستان رو در این مورد بدونم .
موفق و پیروز باشید .

نظرات 5 + ارسال نظر
سجاد زارعی شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:23 ب.ظ

سلام
اقای دارائی
واقعا مطلب جالبی بود.
من به عنوان یک دانشجو دانشگاه صمیمانه ازت تشکر میکنم به خاطر توجهتون به مسائل فرهنگی.
و من هم با گفتار ومطلب زیبای شما کاملا موافقم وامیدوارم همه ی دانشجویان در این زمینه همکاری کنند.
ارزوی موفقیت دارم برای شماودیگر دوستان.

میلاد شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:36 ب.ظ http://www.jahrom-comp.blogsky.com

ممنون که اینو مطرح کردی! ما واقعا ترم قبل مشکلات زیادی داشتیم و به نظرم تونستیم یه سریش رو حل کنیم. مطمئنا نداشتن الگو یکی از بزرگترین مشکلاتمون بود. که این مشکل همراه با محدودیت های خود جهرم(کلا) دست به دست هم دادن تا....
به هر حال این ما هستیم که الگوی بقیه,(دانشجوهای آینده) خواهیم بود. پس بهتره که سطح تفکرمون رو از سطح تفکر 1 دانش آموز دبیرستانی بالاتر ببریم. چون سطح تفکر هست که می تونه تقریبا همه مشکلات رو حل کنه. باید باور کنیم که رابطه و نزدیک بودن 1 دانشجو به جامعه، -که در آینده نه چندان دور در اون خواهیم بود- خیلی بیشتر از 1 فرد دبیرستانی هست، (از همه نظر).
پس.... (خودتون نتیجه گیری کنید)

[ بدون نام ] سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:48 ب.ظ

سلام
حرف زیاده ولی ...
امیدوارم برخی بی فرهنگی ها...
می ترسم جسارت بشه ولی بزرگترین آرزوم اینه که ترم آینده با مسوولان و دانشجویانی با فرهنگتر روبرو بشیم
چون ناسلامتی اومدیم دانشگاه نه مهد کودک و دانشگاه هم جای تحول فکری و فرهنگیه
با تشکر از مدیریت

سلمان یکشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:05 ق.ظ http://jahrom-math.blogsky.com

سلام رضا جون مطلبت عالیه اگه دیگه هم از این مطلب ها بگذاری بهتره چون بچه ها یه کمی به خودشون می ایند
از اینکه دیر نظر دادم معذرت میخام قربونت(س-ت)

۰۰۰ دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:12 ق.ظ

سلام......واقعا خوشحالم که دانشگامون چنین دانشجوهایی با چنین طرز فکرایی داره .....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد