زیر لب یک زمزمه , یک آه
نقل بی قول هرآنچه در نگاه ما ، شود پیدا
داستان ما
داستانی در پس تکرار خاموشی
یا که حتی در پس گوش دگر گفتن
زجر اجبار فراموشی !
زندگی در،
فصل ممنوعیت پرواز !!!
در صدای سوزناک خزانی بی بهار
می شود حتی شنید
درد نسلی بی امان در خواب !
در کابوس فردایی که فردا نیست ! و اما گویند این رویاست ...؟!!!
این گناه ماست !
بودن !
در درون رویای فردا را از سر سادگیهامان سرودن ,
دیدن ,شنیدن, ماندن اما
در میان نور یک روزن !
اینها گناه ماست !
ولیکن
درد امروز , فردا نه, یک دم همین امروز
بکام خسته مان برجاست .
و این آغاز خاموشی...
دیرینه گناه ماست ...
میبینم که شاعر هم شدی
خوبه
همینمون کم مونده بود
س لام
براتون آرزوی موفقیت میکنم
منم جهرمی هستم
مواظب دلتون باشید درس خونها
سلام
رضا جون خواهش میکنم از این پست ها نذار بچه ها امیدهاشون رو از دست میدن
س لام .منون که سر میزنید ولی نظر نمیدید
براتون آرزوی موفقیت دارم.شاد باشید و سلامت
سلام . ممنون.
من رو باید ببخشید چون بدلیل گرفتاری فرصت نظر گذاشتن نداشتم . برای شما هم آرزوی موفقیت و بهروزی دارم . پاینده باشید
سلام
زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست
امتحان ریشه هاست
ریشه هم هرکز اسیر باد نیست
زندگی چون پیچکیست
انتهایش می رسد پیش خدا
خسته نباشید همیشه سبز باشید
سلام دوست عزیز . ممنون.
مفهوم بسیار زیبایی داشت ...
برای شما آرزوی موفقیت و پیروزی دارم . پاینده باشید
سلام
شیطان عاشق خدا بود ... می خواست تنها عاشقش باشد ... فریاد زد ... خدا نفهمید
! . . . خدا بزرگ بود ... می خواست عاشقی کند ... آدم را آفرید! . . . سالها پیش آدم خدا را از یاد برد ... آدم عاشق شیطان شد ! این وسط خدا تنها ماند ... به همین سادگی
یا حق
واقعا زیبا نوشتید!
و همچنین ازین که هر روز شاهد فعالیت و همکاری هر چه بیشتر دانشجوها هستیم جای بسی خوشحالیه!
بابت بلاگ جدید هم تبریک!