دانشگاه دولتی جهرم

وبلاگ دانشجویان مجتمع آموزش عالی جهرم

دانشگاه دولتی جهرم

وبلاگ دانشجویان مجتمع آموزش عالی جهرم

حرف من حرف خودم نیست ...

اول از همه تبریکی که بابت سال نو تحصیلی گفتم رو پس میگیرم !!!
به کی باید تبریک گفت ؟! بابت چی باید تبریک گفت ؟!بهتره بگم باید تسلیت گفت به خودمون . 
به خنده های مظلومانه و بیخبرانه یک دانشجوی جدیدالورود و خنده های تلخ اما آگاهانه یک دانشجوی ترم دومی ...
به اینکه بزور باید چشم و گوش و دهنمون رو ببندیم ...!!!
اولین پستی است که واقعا نمیدونم چجوری و از چی بنویسم.
فقط میتونم بگم دوستانی که هنوز تشریف نیاوردند خودشون رو برای خیلی از تغییرات آماده کنند !!! آماده تر از چیزی که فکر میکنید ...!!!!!!
مثل اینکه استرس , اضطراب , عصبی شدن , بیماریهای روحی و دلسردی همه و همه از واحدهای تخصصی اجباری ایست که خواه ناخواه اونها رو باید بمرور پاس کنیم !!!
نمیدونم از چی بنویسم ...
از این همه انرژی برای یک شروع تازه یا از تخلیه اون در عرض 10 دقیقه پس از ورود ؟!!!!
واقعا چه انرژی ای به دانشجویان داده شد!!! واقعا دست مریزاد !!!
از چی بگم ...
از 2 برابر شدن نفرات خوابگاه بگم که امکان زندگی در خوابگاه رو بکل از بین برد ؟! از اتاقهای 10 متری 6 نفره بگم ؟!
از واحدهای بسیار کوچک 12 نفره یا 18 نفره بگم ؟! که حتی جای نشستن عادی هم وجود نداره ؟
فکر میکردم اون هزینه 130000 تومن رو ( که برای سایرین رقم های بالاتری است !!!>>>150000 و شاید بالاتر!) بابت اجاره بهای خوابگاه میدیم اما الان می بینم اشتباه میکردم!!!
از سر زدن به این بنگاه و اون بنگاه معاملاتی  دانشجویان ترم دومی در اوج گرما بگم (اون هم در روز اول دانشگاه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!که مثلا دانشجو پر از انرژی است برای یک شروع تازه در ترم جدید ) یا از پولی که ...؟
 این پول بابت چی هست ؟ بابت اجاره بهاست ؟ اجاره بها که ثابته پس دوبرابر شدن نفرات و این پول گرفته شده به چه معناست ؟ 

ضمنا به شخصه یاد دارم طبق مدارک و تعهدنامه هایی که به امضای دانشجویان ورودی 86 رسیده و همگی در پرونده دانشجویان حی و حاضر هست مبلغ 130000 تومان واریز شده مربوط به یک سال تحصیلی ( 2 ترم ) بوده و اخذ دوباره مبلغ در این ترم از ورودیهای 86 خلاف  تعهدات دانشگاه هست .
از چی بگم ؟!
از برخورد گرم مسئولین در بدو ورود که با کلمه اخراج شروع شد ؟!!!! 

از اینکه به مسئول محترم سلام میکنیم و در جواب از اخراج و کمیته انظباطی برامون میگه؟!!!
از تعطیل بودن غذا تا یکشنبه هفته آینده (باصطلاح 2 هفته دانشگاه بابت غذا تعطیل بود و دقیقا ۱ ماه و نیم پیش خبر از راه اندازی سلف سرویس دادند !!! ) و برنامه جالب تعطیلیهای غذا در طول هفته و تعداد وعده های غذایی هم چیزی نمیگم !!! نهایت صرفه جویی دانشگاه در این زمینه مثل همیشه و پرقدرت تر و پررنگتر براه است ... 

از امکانات کذایی و خیالی بگم ؟!!!

به مسئولین بخاطر این هدیه مبارک و میمون به دانشجویان در لحظات آغازین شروع ترم جدید تبریک میگم و جا داره تا چندین سال ممنون این هدایای آسمانی باشیم !!!
در این محیط کلمه دانشجو  بیشتر به یک شوخی مضحک شبیه هست ... 

چرا باید به هرچیزی فکر کنیم جز وظیفه اصلیمون در اینجا ؟!چرا آرامشی نمیمونه برای درس خوندن ؟!

بحال من و توی دانشجو باید گریه کرد ... اینها حرف دل نیست اینها مرثیه دانشجوست ...

خسته شدم از رفتار و کردار و گفتاری که ...  

متاسفم ...  

 

یکی باید بگه آخر من و تو کجای کاریم ؟ 

وسط یه راه روشن یا هنوزم توی غاریم !!! 

یکی باید بگه آخر چرا رنگ ما پریده ؟!! 

چرا با این همه عینک هیچ کسی ما رو ندیده ...

نظرات 14 + ارسال نظر
ناشناس یکشنبه 14 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 06:44 ب.ظ

سلام منم امروز با برخورذ گرمشون اشنا شدم وقتی اطلاعیه پوشیدن چادر الزامیست را ذیدم واقعا متاسفم موفق باشیذ

یک دانشجو دوشنبه 15 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 10:45 ق.ظ

برای کلیه مسئولین محترم !!! متاسفم .
تمامی فعالیتهای مرکز یک نمایش فوق العادست برای خام کردن دانشجویان جدید .
امیدوارم تو دوست عزیز تازه وارد خام حرفها و وعده وعیدهای مسئولین نشید .
جالبه که هنوز مشخص نیست پول اضافی گرفته شده از دانشجویان به کجا میره .

ناشناس دوشنبه 15 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 07:18 ب.ظ

منم براشون واقعا متاسفم!

۱۱۰ دوشنبه 15 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 08:54 ب.ظ

از بی فرهنگی مسئولین در حال غبطه خوردن هستم!

دانشجو چهارشنبه 17 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 05:50 ب.ظ

من هم متاسفم خیلی زیاد

بیتا دوشنبه 22 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 06:33 ب.ظ

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

nina شنبه 27 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 03:30 ب.ظ

چرا جدیدا هیچکی اسمشا نمینویسه؟؟راستی منم متاسفممممممممم

ستایش پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 12:58 ق.ظ

بنام خدایی که در این نزدیکی است.



کلمات را بازی می دهم
تا با بازی انها
بازی سرنوشت را فراموش کنم
سرنوشت رسم عجیبی است
و غریبتر از ان
روح خسته ماست
که در کوران زمانه
ذوب میشود و دم بر نمی اورد

ستایش پنج‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 01:03 ق.ظ

یا حق

سلام

کلامتون واقعا دلنشین .جون داریم حسش میکنیم.من که دیگه هیچ شوقی واسه درس خوندنم ندارم

سلام . امیدوارم که اینگونه نباشه که میگید و شرایط شما و هر دانشجوی دیگری رو به حاشیه راه نکشونه . این ما هستیم که می بایست شرایط رو تغییر بدیم و مطمئن باشید که میتونیم ...
موفق باشید .

دانشجو یکشنبه 5 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:03 ق.ظ http://jahrom-ac-ir.blogfa.com/

کم کم داریم عادت میکنیم هر چیزی باشیم غیر دانشجو
هر کاری کنیم جز درس و دانش
چرا؟
چون دانشگاهمون دانشگاه نیست
مسئولین اونی که باید باشن نیستن
اساتید...
ریاست...
امکانات...
همه و همه هر چیزی هستن و هر کاری میکنن الا وظیفشون
پس ما هم نمیتونیم اون دانشجوی مورد نظر باشیم
تاسف که خوبه جای گریه داره........

سلمان یکشنبه 5 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:14 ق.ظ

منم واقعاً نمی دونم چی بگم که سزاوارشون باشه...

الهه چهارشنبه 20 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 02:14 ق.ظ

سلام دوست عزیز
خوشحالم که فقط خودم روز اول ورود به دانشگاه احساس پشیمونی نکردم. و متاسفم برای این خوش آمد گویی گرم مسئولین دانشگاه.

۱۴۳ چهارشنبه 11 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:17 ق.ظ

وای به حال من......................
وای به حال من......................
اصلا چرا وای به حال من؟؟
درعجبم ازاین رییس............
وای به حال(.....)

مریم چهارشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 08:44 ب.ظ

اگر قرار باشد بایستی و به طرف هر سگی که پارس می‌کند سنگ پرتاب کنی، هرگز به مقصد نمی‌رسی. لارنس استرن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد